یلدااااااا

شب یلدا هرگز

              به گرد پای شب های بی تو نمیرسد...

بی تو روز ،هم ،شب است...

و این

        یعنی

            شب هایی به طولانی بودن ابد....

نازنین عابدین پور

 

انسان به امید زندست...

اگه یه وقت خیال کردی به آخر خط رسیدی بدون داری اشتباه میکنی

خط تا وقتی که روش نقطه نباشه آخر نداره و اون نقطه یعنی مرگ....

پس تا زمانی که زنده ای زندگی کن

اونم از نوع قشنگش....

 

شیرین باش....

برای زندگی ات شیرین باش....

نه اینکه تلخی های زندگی را نپذیری نه...

فقط ؛ تو که شیرین باشی

       دنیا برای شادی ات فرهاد میشود...

و بعد...

     یک دنیا عشق!!!

>نازنین عابدین پور

[ ]

حافظ

ما بی غمان مرغ دل از دست داده ایم

همراز عشق و همنفس جام باده ایم

بر ما بسی کمان محبت کشیده اند

تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم

[ پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, ] [ 14:34 ] [ دختر رویایی ]
[ ]

.......

دست از خیالم بکش

من مرگ روزهای خوبم،

که نه تکرار میشوند

و نه فراموش...

دست از خیالم بکش

مبادا

اشک به مغزت برگردد

و تو

نابود شوی

با مغز آب گرفته ای که

نه

میفهمد....نه میفهماند....

 

نــــازنیـــن عابدیـــن پور

 

[ سه شنبه 19 آذر 1392برچسب:امیدوارم هضم مفهموش آسون باشه,,,, ] [ 13:49 ] [ دختر رویایی ]
[ ]

یه دنیا دلم برات تنگ شده

پدربزرگ جای خالی ات چه پر رنگ است

خدا...نگاه کن زندگی چه بی رنگ است

صدای گنگ لحظـــــــه های گریه و زاری

دلم عجیب برای مهربانی ات تنگ است...

>نازنین عابدین پور

  اینایـــــــــــ ــــــــی که خنده هاشـــــ ــــــونــــــــــــ

 

گوشـــــــ ـــــــهـ  فلـــــــ ـــــــــــ ــــــــک رو کـــ ــــر می کنهـ ...

 

همونایی هســ ـــــــ ــــــ ـــتن کهـ

 

صـــــ ــــــــ ـــــدایـــــ گریه هــــــــــ ــــــــــایـ  آرومشــــ ـــــون

 

حتی بالشتشـــــــــ ـــــــــونـ نمی شنوهــــــــ...

[ شنبه 16 آذر 1392برچسب:, ] [ 13:46 ] [ دختر رویایی ]
[ ]

این کجا و آن کجا....

وقتی از پله های تنهایی ام

                         افتادم؛

حالم خوب بود...

اما

افتادن از ارتفاع چشم های تو کجا

و افتادن از پله کجا....

                >نازنین عابدین پور

 

دلتنگی

این روزها

       دلم عجیب؛برای آن روزها

                                   تنگ است....

[ سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:دلتنگی, ] [ 17:37 ] [ دختر رویایی ]
[ ]

و باز هم برای پدربزرگم....

جای خالی بعضی آدما تو زندگی آدم هیچوقت پر نمیشه

تنها چیزی که میمونه دیروزهای پر خاطرست و لحظه هایی

که واسه تکرارشون حاضری هرکاری بکنی....

آره ؛ یه وقتایی زمان از چشم به هم زدن هم تندتر

میگذره و تو مات و مبهوت این گذشتن میمونی،

گذشتنی که نه توان باورشو داری،نه توان

نادیده گرفتنشو...و این یعنی زندگی که

یه قلب خالی توش میتپه....یه قلب که نمیدونه

بشکنه،بگیره،بمیره....اصلا باید چیکار کنه.!!!

تازه میفهمم با بعضی نبودنا نمیشه کنار اومد

نمیشه باورشون کرد....نمیشه....نمیشه...

 

[ ]

پدربزرگم رفت....

تو لحظه ی خدافظی غم تو دلم شد تازه تر

تو رو خدا؛آهــــای آقــــا،بابابزرگــــمو نبر

آهای آقا ، این مرد خوب،تمام نور خونه بود

این مرد که تنهاتر شده،تو حسرت یه شونه بود.....

 

7 روز از رفتنت میگذره و من هنوز باور نمیکنم

که دیگه عطرتو،نگاه تو

توی زندگیمون نیست و دیگه هرگز

لبخند مهربونتو نمیبینم...

همیشه موقع خدافظی خودتو میبوسیدم

اما امروز لباستو بوسیدم عطرتو هنوز روش بود

و من حس کردم تو با اینکه رفتی اما هستی

خیلی تلخ بود دیدن عکست وقتی یه روبان مشکی کنارشه...

بابابزرگ مهربونم روحت شاد،یادت گرامی

[ جمعه 8 آذر 1392برچسب:, ] [ 16:11 ] [ دختر رویایی ]
[ ]

تحول فکری....

اینکه ما همیشه میگیم مردم بد شدن،نامرد شدن،آدمو درک نمیکنن

دروغ میگن و خیلی چیزایه دیگه که همیشه به مردم و دنیا نسبت میدیم

درست نیست،چون خود ماهم جزو مردم هستیم و شاید اونا هم نسبت

به ما همون حسی رو دارن که ما نسبت به اونا داریم....

اگه خوب به این موضوع فکر کنیم اونوقت عقاید و افکارمون نسبت به

خیلی چیزا عوض میشه....!!!

(کلامی از خودم)

[ ]