منو همزاد کودکیام
"آنه" همون دخترک احساساتی و پر حرف...
چه همزاد خوبی بود واسه بچگیام
اصلا یه جور دیگه ای دوسش داشتم،
اینقدر قشنگ درکش میکردم که انگار
یه حقیقته و تو تماتم لحظه هام جریان داره،
و حالا میفهمم که آنه یه حقیقت بود که من با خودم
تا بزرگسالیهام آوردمش...
شاید کودکانه بنظر برسه که یه شخصیت کارتونی اینجوری
تو ذهن آدم نقش ببنده و یه جورایی بشه جزیی از خود آدم...
ولی واسه من این اتفاق افتاد و من با آنه بزرگ شدم....
حالا هم خوب میدونم که احساساتم شبیه همون آنه ی مو قرمزه...
و این اصلا بنظرمن خنده دارو کودکانه نیست...
همزاد پنداری برای درک کودکی،وقتی که
بزرگ شدی و دور از تمام خاطره ها،خیلی بدرد میخوره....
نظرات شما عزیزان:
سلام خسته نباشی قشنگ بود
پاسخ:مرسی از لطفت
منم خیلی آنه رو دوست داشتم وقتی شروع میشد اون صحنه که با کالسکه میرفت وسط شکوفه ها خیلی به دلم میچسبید
پاسخ:آی گفتی....